دوست ندارم غمگین بنویسم
ولی امروز میرم و یا بچههای تیم میریم برای خاک کردن رویاهامون
ای کاش و هزاران کاش که کسی باشد که راه این مرد را ادامه بدهد.
به دنبال چه میگشتم که از این باغ وحش سردرآوردم
چه کسی را صدا میکردم که شب پرهها برابر من صف کشیدند.
باید بمانم
و به یاد بیاورم آرزوهایمرا،رویاهایم را که به دنبالش آمدم.
اکنون کجایند
اینجا کجاست
شمس لنگرودی
گفتی که بهاری در راه است
در دل برف ماندهایم.
دیگر حرف مشکل گشای سفره مانیست